خداوند به ما نعمت های زیادی داده است.دو تا از این نعمت ها پدر و مادر هستند.من پدر و مادر خودم را خیلی دوست دارم و هر صبح و شب برای سلامتی انها دعا می کنم و از خدا می خواهم به من کمک کند تا برای انان فرزند خوبی باشم و وظایف خودم را به خوبی انجام دهم.پدر و مادر مثل خورشید و ماه هستند که روز و شب ما را روشن می کنند.

روزی که ما به دنیا امدیم،یک طفل بودیم،نه می توانستیم غذا بخوریم،نه می توانستیم از خودمان دفاع کنیم،حتی یک مورچه و مگس هم زورش به ما می رسید.با ذره ای سرما،ممکن بود یخ بزنیم،با کمی گرما ممکن بود بپزیم.با یک مریضی،جان به جان افرین تسلیم کنیم.حتی ممکن بود خوراک موش و گربه و سگ همسایه بشویم،اما این اتفاق ها نیفتاد و ما بزرگ شدیم.

راه رفتن،بلد نبودیم تا می خواستیم بلند شویم،زود به زمین می افتادیم.حرف زدن بلد نبویم،خیلی بی ربط حرف می زدیم،کلمه ها را نمی توانستیم درست بر زبان بیاوریم و خیلی چیزهای دیگر که خودتان بهتر از من می دانید.

چه کسی ما را از خطرات نجات داد؟چه کسی راه رفتن را به ما یاد داد؟چه کسی حرف زدن،را به ما اموخت؟در اینجاست که به یاد این شعر می افتم:

گویند مرا چو زاد مادر | به دهن گرفتن اموخت

شب ها بر گاهواره ی من | تا صبح نشست و خفتن اموخت

لبخند نهاد بر لب من | بر غنچه ی گل ، شگفتن اموخت

یک حرف و دو حرف ، بر زبانم | الفاظ نهاد و گفتن اموخت

دستم بگرفت و پا به پا برد | تا شیوه ی راه رفتن اموخت

پس هستی من ، ز هستی اوست | تا هستم و هست ، دارمش دوست

من فکر می کنم همان طور که پدر و مادر در وقتی که ما ناتوان بوده ایم،به ما کمک کرده اند،ما نیز باید در وقت ناتوانی،عصای دستشان شویم و دست انها را بگیریم.پدر و مادر برای ما دو نعمت خداوندی هستند و ما باید قدر انها را بدانیم.اگر ما قدر پدر و مادر خود را ندانیم بعدا که خودمان صاحب فرزند شویم،بچه های ما هم قدر ما را نخواهند دانست.


خبرهای خوبی در راه است.

اولین شعر را چه کسی سروده است؟

حال و هوای روز اول من برای رفتن به مدرسه.

مادر ,پدر ,| ,حرف ,اموخت ,ها ,پدر و ,و مادر ,به ما ,ما را ,| تا

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مرکز استعدادهای درخشان شهید باهنر 3 کرج برقرار سایتی برای معرفی برنامه های سیستم IOS ویران صبا مشاور واقعی کتاب تاریخ تحلیلی صدراسلام دکترنصیری Honarism تاتنهام و لیورپول کودک دانا مــــامـــان مینا گُــزارِش میکُنَـــــد!