امروز برای تمیز کردن کمد کتاب هایم و همچنین اتاقم خیلی خسته شدم.بیشتر خستگی هایم مربوط به تمیز کردن و بیرون اوردن کتاب ها و مجلات و کاغذ و. بود.وقتی که داشتم به کاغذ ها نگاه می کردم و ان ها رو مرتب می کردم دوباره یاد معلم هایم افتادم که چقدر مهربون بودند و همچنین به نمره های عالیم نگاه می کردم و می گفتم چقدر برای این نمره ها تلاش کردم و در اخر هم نتیجه شون رو دیدم.انشا الله که امسال هم معلم ها مهربان باشند.من یک عادتی که دارم دوست دارم تمام کتاب های درسی سال قبل رو نگه دارم.چون برای سال اینده شاید یک کلمه یا یک نکته ای برای من مفید باشد.

دیروز به دبیرستان جدیدم برای تحویل گرفتن کتاب ها زنگ زدم  ان ها گفتند که در روز اول مهر در کلاس کتاب ها رو به دانش اموزان تحویل می دهند ولی من اینجوری دوست ندارم چون روز اول مهر کیف ها خالی از کتاب هست.

امروز تمام لوازم التحریرم را خرید کردم و چقدر این مغازه لوازم التحریر شلوغ بود یعنی من یک ساعت و نیم داخل مغازه لوازم التحریر بودم.قیمت لوازم التحریر خیلی بالا رفته است.

 در این سه ماه که بعضی وقت ها دوستان همکلاسی ام در دبیرستان متوسطه اول رو می دیدم و هر کدوم در یک رشته ی تحصیلی مثلا علوم تجربی یا ریاضی فیزیک یا علوم انسانی و رفته بودند خیلی خوشحال شدم.ولی بعضی از همکلاسی هایم رو ندیدم شاید به یک شهر دیگر رفته اند و شایدانشاالله هر کجای ایران که هستند موفق باشند.

تابستان امسال برای من  تابستان خوب و معمولی بود.راستی تابستان خودتان را چگونه گذراندید؟


خبرهای خوبی در راه است.

اولین شعر را چه کسی سروده است؟

حال و هوای روز اول من برای رفتن به مدرسه.

ها ,یک ,رو ,کتاب ,اول ,هایم ,کردم و ,لوازم التحریر ,کتاب ها ,اول مهر ,می کردم ,مغازه لوازم التحریر

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

توریاب محلی برای دانستی های گردشگری سفر شهید سردار قاسم سلیمانی اخذ مشاوره و صدور گواهی نامه ایزو از گوشه گوشه دنیا Bimeh Sadegh کارآفر مرکز اینترنت بازرگانی محمد فلاحی سبزگستر|کفش رسمی و مجلسی خوراک حیوانات بخارا